بهار چابوک ::
دوشنبه 85/3/8 ساعت 11:36 صبح
سلام به شما بچه های خوب
میخوام یه دوست خوب و هنر مند را به شما معرفی کنم
این دوست خوب که قراره در چند ماه آینده یک آلبوم قشنگ به بازار موسیقی بفرستد " محمد رفیق " نام دارد که چند تا از ترانه های من رو هم خونده
یکی از ترانه هایی که اون خونده رو براتون می نویسم
واسَت تموم شدم
من شب نشین چشم تو
تو ،تو کف چشمای اون
اون واسه تو مثه بهار
من واسه تو مثه خزون
حتی نمی خوای که منو
تو خواب و رویا ببینی
منت می ذاری رو دلم
وقتی کنارم می شینی
می ریزه شبنم چشام
سُر میخوره رو گونه هام
حتی اگه جون بکنم
دلت نمی سوزه برام
شاپریِ چشمای تو
یکی دیگه به جز منه
حتی میدونم که دلت
به خاطر اون میزنه
دیکه واسَت تموم شدم
مثه یه خواب بی صدا
وقتی نمی خوای دلمو
فایده نداره ادعا
نوشته های دیگران()